احدیث از حضرت امام رضا(سلام الله علیه)

امام رضا (ع) : عبادت به نماز و روزه زیاد نیست ، عبادت زیاد اندیشه نمودن در امر خدا است.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۸۷

از امام رضا (ع) مشخصات آدمهای نادان را پرسیدند ، فرمود : کسی که دلبسته به چیزی است که او را از خدا باز میدارد.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۸۸

امام رضا (ع) : اظهار دوستی و محبت با مردم نیمی از عقل است.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۸۸

 شخصى از حضرت رضا (ع) راجع به این آیه پرسید  : وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى ا… فَهُوَ حَسْبُهُ « سوره طلاق آیه ۳ »   { و هر که توکل کند بر خدا البته خدا کفایت کند امورش را } فرمود : توکل درجاتى دارد از آن جمله اینست که در تمام کارهایت اعتماد به خدا کنى در کارهائى که نسبت به تو انجام داده هر چه کرده راضى باشى و بدانى که در مورد تو کوتاهى و کم ‏لطفى ننموده و بدانى که حق با اوست در تمام آن ، پس توکل بر او مینمائى به تفویض آن بخدا و از آن جمله ایمان به غیبت است مسائلى که تو از آن اطلاع ندارى علم آن را به خدا می ‏سپارى و اولیاء و امناى خدا و به آنچه آنها میگویند اعتماد میکنى و به مسائل دیگرى که از ناحیه امناى خدا میرسد.    بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۸۹

 احمد بن نجم از امام رضا (ع) سؤال کرد راجع به عُجب و خودپسندى که عمل را فاسد میکند : امام (ع) فرمود : عُجب درجاتى دارد از آن جمله اینست که شخص عمل بد خود را خوب شمارد و خوشش بیاید و خیال کند کار خوبى کرده و نوع دیگر آن اینکه شخص با ایمانى که به خدا ایمان آورده منت بر خدا داشته باشد با اینکه خدا بر او منت دارد در دینش‏.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۸۹

 از بهترین مردم از امام رضا (ع) سوال شد ؟ حضرت فرمود : کسانى که وقتى کار نیکى کنند شادمان میشوند و اگر گناهى از آنها سرزند استغفار میکنند وقتى به آنها بدهند سپاس گزاری کنند و اگر گرفتار شوند صبر میکنند و اگر خشمگین شوند می ‏بخشند.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۰

 از اندازه توکل از امام رضا (ع) سوال شد ؟ حضرت فرمود : از هیچ کس جز خدا نترسى.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۰

 ایمان چهار قسم است: توکل بر خدا و رضا به قضاى او و تسلیم فرمانش و تفویض و واگذارى به خدا ؛ عبد صالح (مؤمن آل فرعون) گفت : وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى ا…ِ فَوَقاهُ ا… سَیِّئاتِ ما مَکَرُوا (  من کار خود را به خدا واگذارم‏ ،  پس نگاهداشت آن مؤمن آل فرعون را خدا از بدی‏هاى آنچه براى او فرعونیان حیله کردند ) {سوره غافر آیات ۴۴ و ۴۵  }  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۰

   امام رضا (ع) فرمود : سخاوتمند از غذاى مردم میخورد تا از غذایش بخورند و بخیل از غذاى مردم نمیخورد تا از غذاى او نخورند.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۱  

      امام رضا (ع) : فرمود بنده حقیقت ایمان را تکمیل نمی ‏نماید مگر اینکه در او سه خصلت باشد: تفقه و اطلاعات دینى و نیکو اندازه داشتن در زندگى (که بجا خرج کند) و شکیبائى بر مصیبتها. بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۱  

 امام رضا (ع)  به ابى هاشم داود بن قاسم جعفرى فرمود : داود ما را حقى است بر شما بواسطه انتساب به پیامبر (ص) و شما را حقى است بر ما هر کس حق ما را بشناسد حق او نیز لازم می ‏شود هر کس عارف به حق ما نباشد حقى بر ما ندارد.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۱  

حضرت رضا (ع) : از خداوند عافیت دنیا و آخرت بخواهید ، من روایت میکنم از موسی بن جعفر (ع) که فرمود : نعمت پنهان وقتی داشته باشی به آن توجه نداری ، ولی وقتی نعمت از دستت رفت قدرش را خواهی دانست.    بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۴

 حضرت رضا (ع) : از حرص و حسد بپرهیزید ، زیرا این دو صفت امت هاى پیش از شما را نابود کرده ، از بخل بپرهیزید زیرا بخل بیماریی است که در آزادمرد و مؤمن یافت نمیشد چون بخل ورزیدن ، خلاف ایمان است. بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۴

 حضرت رضا (ع) : مبادا از حق خشمگین شوید وقتى به گوشتان رسید و مبادا دنیا شما را فریب دهد ، زیرا دنیا به صلاح شما رفتار نمیکند چنانچه خوب رفتار نکرد با پیشینیان که دل به دنیا بسته بودند ، و روایت شده که دنیا زندان مؤمن و قبر خانه اوست و بهشت جایگاهش ولى دنیا براى کافر بهشت و قبر زندان و جهنم جایگاه اوست ، راستگوئى را از دست ندهید ، مبادا دروغ گویید که دروغ شایسته دروغگویان است ، زیاد بیاد مرگ باشید. بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۵

 حضرت رضا (ع) :  یاد مرگ بهترین عبادت است ، زیاد صلوات بر محمد و آلش بفرستید و زیاد دعا کنید براى مؤمنین و مؤمنات در دل شبهاى تار و روزها ، زیرا صلوات بر محمد و آل او از بهترین اعمال خوب است ، شدت علاقه نشان دهید بر رفع نیازمندیهاى مؤمنین و شاد کردن آنها و برطرف نمودن ناراحتى از ایشان زیرا بعد از انجام واجبات هیچ عملى بهتر از شاد کردن مؤمن نیست. بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۵

 حضرت رضا (ع) : مبادا اعمال نیک را به اتکاى حب و دوستى آل محمد (ص) رها کنید و مبادا دوستى آل محمد (ص) را به اتکاى اعمال صالح از دست بدهید ، زیرا هیچ کدام از این دو به تنهائى پذیرفته نمیشود. بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۵

از کتاب فقه الرضا روایت رسیده که امام رضا (ع) فرمود : نگاه کن به کسى که از تو در قدرت پائین ‏تر است و نگاه نکن به کسى که بالاتر از تو است، این عمل براى تو شایسته ‏تر است و بیشتر سزاوار افزایش نعمت میشوى ، بدان عمل دائم کم با یقین و بینش در نزد خدا بهتر است از عمل زیاد بدون یقین و با کوشش ،  بدان ورعى سودمندتر از ترک کارهاى حرام و خوددارى از آزار مؤمنین نیست، و هیچ زندگى گواراتر از اخلاق خوب نیست و مالى سودمندتر از قناعت و نادانى زیان‏ دارتر از خودپسندى  نیست.  بحارالانوار جلد ۱۷ ( جلد ۲ ) صفحه ۲۹۶

امام رضا (ع) : هرکس خودش را از ما بداند و خدا را اطاعت نکند از ما نیست.  سفینة البحار

امام رضا (ع) : کسی که بار سفر ببندد و به زیارت من بیاید ، دعای او مستجاب و گناهش بخشوده میشود.  عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) میفرمایند : رسول خدا (ص) فرمودند : ستارگان مایه امنیت اهل آسمانند ، و اهل بیت من مایه امنیت اهل زمین. بحارالانوار جلد ۲۳ صفحه ۱۹

حضرت امام رضا (ع) فرمودند : روزگاری نخواهد گذشت که سرزمین طوس محل رفت و آمد شیعیان و زائران من میگردد ، هرکس مرا در غُربتم ( سرزمین طوس ) زیارت کند ، گناهانش آمرزیده میشود ، و در قیامت همراه و هم رتبه من خواهد بود. وسائل الشیعه جلد ۱۰

حضرت امام رضا (ع) فرمودند : هرکس از شیعیانم مرا زیارت کند در حالی که عارف به حق من باشد ، در قیامت شفیع او خواهم بود.  عیون الاخبار الرضا (ع)

حضرت امام رضا (ع) فرمودند : در خراسان بقعه ای است که زمانی خواهد رسید که محل رفت و آمد فرشتگان گردد ….. هرکس مرا در آنجا زیارت کند ، همانند کسی است که حضرت رسول (ص) را زیارت کرده باشد ، و خداوند متعال ثواب هزار حج و عُمره قبول شده به او عطا میفرماید و من و پدرانم در قیامت شفیع او خواهیم بود. بحارالانوار

امام رضا (ع) دو بیت را در میان قصیده ای که دعبل خزائی سروده نهادند و گفتند : و قبری در شهر طوس است که وا مصیبتا از غم و اندوهش که تا به روز قیامت آتش به جان زده است ، تا آنگاه که خداوند قائمی برانگیزد و درد و رنج ما را تسلا بخشد. امام فرمود : این قبر ، قبر من است.  عیون الاخبار الرضا (ع)

اسحاق بن راهویه گفت : در زمانی که امام علی بن موسی الرضا (ع) وارد نیشابور شدند ، روزی که از آنجا به سوی مامون خارج می شدند ، محدثینی که در آن دیار بودند جمله فرا راه آنحضرت آمده ، گفتند : یابن رسول الله (ص) از میان ما می روی و ما را به حدیثی آگاه نمی سازی تا از آن بهره مند شویم ؟ این در حالی بود که آن حضرت در هودجی نشسته بودند ، سر خویش بیرون آورده و فرمود : از پدرم موسی بن جعفر (ع) شنیدم که فرمود از پدرم جعفر بن محمد (ص) شنیدم که فرمود از پدرم محمد بن علی (ع) شنیدم که فرمود از پدرم علی بن الحسین (ع) شنیدم که فرمود از پدرم حسین بن علی (ع) شنیدم که فرمود از پدرم امیرمومنان (ع) شنیدم که فرمود : از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود از جبرئیل (ع) شنیدم که فرمود از خدای عزوجل شنیدم که فرمود : { کلمه لا اله الا الله ، حصار و جایگاه امن من است ، پس هرکس به دژ من وارد گردد از عذابم در امان خواهد بود } ابن راهویه گوید : هنگامی که شتر حضرت به راه افتاد ، آن حضرت با صدای بلند فرمودند : این شرطهایی دارد و من خود از جمله آن شرطها هستم. { یعنی از شرطهای اقرار به کلمه لا اله الا الله اقرار به امامت آن حضرت است که از جانب خداوند متعال معین شده است و طاعتش بر همگان فرض و واجب است }   عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) فرمودند : حقیقت ایمان بنده کامل نمیشود مگر در وی سه ویژگی باشد : فهم دین ، اندازه گیری درست در زندگی ، و شکیبایی بر سختیها و گرفتاریها.  عیون الاخبار الرضا (ع)

از امام رضا (ع) درباره بهترین بندگان پرسش شد ؛ پس فرمود : اینان کسانی اند که چون نیکی کنند ، شادمان شوند و چون بدی کنند ، استغفار جویند و چون مورد بخشش قرار گیرند ، شکر و سپاس گویند و چون گرفتار رنج و سختی شوند شکیبایی پیشه کنند و هر آنگاه که خشمگین گردند ، عفو کنند.  تحف العقول

امام رضا (ع) به نقل از امام علی (ع) فرمود : کسی که به روزگار تکیه کند و بدان اعتماد ورزد ، زمین خواهد خورد.  عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) : هر امامی را با دوستان و پیروانش پیمانی است . همانا ، از کمال وفای به عهد و نیک به جای آوردن آن ، زیارت قبور ایشان است.پس آنان که با علاقه و شوق ، قبور امامان را زیارت نمایند و به آنچه مورد شوق و رغبت آنان بوده ، باور داشته باشند ، پیشوایانشان در روز قیامت شفعای آنان خواهند بود.  عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) از پدر بزرگوارشان و آن حضرت از امام صادق (ع) و ایشان از پدران بزرگوارشان (ع) از امیر مومنان نقل فرموده است که فرمودند : (( شما را به نماز و پاسداری از آن سفارش می کنم ، زیرا نماز بهترین عمل و ستون دین شماست ))  بحارالانوار

امام رضا (ع) : نماز ، وسیله تقرب هر پرهیزکار به خداوند متعال است.   بحارالانوار

امام رضا (ع) فرمود : کار نیک و تلاش در عبادت را به امید عشق به آل محمد (ص) رها نکنید ؛ عشق آل محمد (ع) و پذیرش فرمان اینان را به امید عبادت ترک مگویید که هیچ یک از این دو بی یکدیگر پذیرفته نمیشود.   بحارالانوار

امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : هرکس دوست دارد که به دستاویز محکمی چنگ زند ، باید به دوستی و وِلای علی و اهل بیتم ، چنگ زند.  عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) به نقل از امام حسین (ع) فرمود : هرکس دوست دارد اجل او به تاخیر افتد و روزی اش زیاد شود ، بر او باد بر صله رحم و ارتباط با خویشاوندان. عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : دعاء ، خود اسلحه و ابزار کار مومن و ستون دین و روشنی آسمانها و زمین است پس بر شما باد به دعا کردن و در آن اخلاص ورزید.  عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) به نقل از امیرمومنان علی (ع) فرمود : هرکس روزگار را سرزنش کند و از دست آن بنالد خود همواره مورد نکوهش واقع خواهد شد.  عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : درشتخویی و بداخلاقی ، عمل آدمی را تباه میسازد ، آن گونه که سرکه عسل را تباه میکند.  عیون الاخبار الرضا (ع)

امام رضا (ع) به نقل از پیامبر (ص) فرمود : رجب ، ماه گرانقدر خداست که در آن ، رحمت را بر بندگانش فرو می ریزد.  مسند الامام الرضا (ع)

امام رضا (ع) درباره ویژگی پیامبر (ص) فرمود : (( . . . در جایی که نیاز نبود ، سخن نمی گفت . . . کریم و بزرگ هر قومی را گرامی میداشت . . . نیکی را تحسین می کرد و بدی را زشت می شمارد . . . برای مردم همچون پدری مهربان بود و در مورد حق ، همه در برابر ایشان یکسان بودند.مجلس ایشان ، مجلس حلم و بردباری ، حیاء و راستگویی و امانت بود ، صدا در آنجا بلند نمیشد و از کسی هتک حرمت نمی گشت . . . ))  عیون الاخبار الرضا (ع)

وشاء گوید : از حضرت رضا علیه السلام راجع به قول خداى تعالى « و علاماتى گذاشت و بوسیله ستاره هدایت شوند» پرسیدم فرمود: ما هستیم علامات و ستاره رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله است.   اصول کافی جلد ۱ صفحه ۲۹۶ شرح‏ : – خداى تعالى در آیاتى چند که پیش از این آیه شریفه است، نعمتها و آیات قدرت خود را براى بشر بیان میکند و در یک آیه قبل میفرماید: «و در زمین لنگرهائى (از کوه) افکند، تا زمین شما را نلرزاند و جویها و راهها پدید آورد، شاید هدایت یابید» سپس فرماید: و علاماتى گذاشت و بوسیله ستاره هدایت شوند» پیداست که تفسیر و معنى ظاهر آیه اینست که براى راههاى زمین علاماتى مانند کوهها و پست و بلندیها قرار داد، تا مسافرین مقصد و هدف خود را گم نکنند و در شب هم ستاره ‏ها را چراغ و راهنماى این علامات قرار داد و این معنى بسیار مناسب است با تأویلى که امام علیه السلام براى راه دین و رهبرى پیغمبر و امامان صلّى اللَّه علیه و آله نسبت به آن راه میفرماید.  اصول کافی جلد ۱ صفحه ۲۹۶

 عبد العزیز بن مسلم گوید : ما در ایام حضرت رضا (ع) در مرو بودیم ، در آغاز ورود ، روز جمعه‏ در مسجد جامع انجمن کردیم،  حضار مسجد موضوع امامت را مورد بحث قرار داده و اختلاف بسیار مردم را در آن زمینه بازگو میکردند ، من خدمت آقایم رفتم و گفتگوى مردم را در بحث امامت به عرضش رسانیدم حضرت (ع) لبخندى زد و فرمود: اى عبد العزیز این مردم نفهمیدند و از آراء صحیح خود فریب خورده و غافل گشتند. همانا خداى عزوجل پیغمبر خویش را قبض روح نفرمود تا دین را برایش کامل کرد و قرآن را بر او نازل فرمود که بیان هر چیز در اوست حلال و حرام و حدود و احکام و تمام احتیاجات مردم را در قرآن بیان کرده و فرمود (۳۸ سوره ۶) «چیزى در این کتاب فرو گذار نکردیم» و در حجة الوداع که سال آخر عمر پیغمبر (ص) بود این آیه نازل فرمود (۳ سوره ۵) «امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را براى شما پسندیدم» و موضوع امامت از کمال دین است (تا پیغمبر (ص) جانشین خود را معرفى نکند تبلیغش را کامل نساخته است) و پیغمبر (ص) از دنیا نرفت تا آنکه نشانه ‏هاى دین را براى امتش بیان کرد و راه ایشان را روشن ساخت و آنها را بر شاهراه حق واداشت و على (ع) را به عنوان پیشوا و امام منصوب کرد و همه احتیاجات امت را بیان کرد پس هر که گمان کند خداى عزوجل دینش را کامل نکرده قرآن را رد کرده و هر که قرآن را رد کند به آن کافر است. مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت میدانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود، همانا امامت قدرش والاتر و شأنش بزرگتر و منزلتش عالیتر و مکانش منیع تر و عمقش گودتر از آنست که مردم با عقل خود به آن رسند یا با آرائشان آن را دریابند و یا با انتخاب خود امامى منصوب کنند، همانا امامت مقامى‏ است که خداى عزوجل بعد از رتبه نبوت و خلت در مرتبه سوم به ابراهیم خلیل علیه السلام اختصاص داده و به آن فضیلت مشرقش ساخته و نامش را بلند و استوار نموده و فرموده (۱۲۴ بقره) «همانا من تو را امام مردم گردانیدم» ابراهیم خلیل (ع) از نهایت شادیش به آن مقام عرض کرد «از فرزندان من هم؟» خداى تبارک و تعالى فرمود «پیمان و فرمان من به ستمکاران نمیرسد» پس این آیه امامت را براى ستمگران تا روز قیامت باطل ساخت و در میان برگزیدگان گذاشت، سپس خداى تعالى ابراهیم را شرافت داد و امامت را در فرزندان برگزیده و پاکش قرار داد و فرمود (۷۲ انبیاء) «و اسحق و یعقوب را اضافه به او بخشیدیم و همه را شایسته نمودیم و ایشان را امام و پیشوا قرار دادیم تا به فرمان ما رهبرى کنند و انجام کارهاى نیک و گزاردن نماز و دادن زکات را به ایشان وحى نمودیم آنها پرستندگان ما بودند» پس امامت همیشه در فرزندان او بود در دوران متوالى و از یکدیگر ارث میبردند تا خداى تعالى آن را به پیغمبر ما (ص) به ارث داد و خود او جل و تعالى فرمود (۶۸ سوره ۳) «همانا سزاوارترین مردم به ابراهیم پیروان او و این پیغمبر و اهل ایمانند و خدا ولى مؤمنانست» پس امامت مخصوص آن حضرت گشت و او به فرمان خداى تعالى و طبق آنچه خدا واجب ساخته بود، آن را به گردن على نهاد و سپس در میان فرزندان برگزیده او که خدا به آنها علم و ایمان داده جارى گشت و خدا فرموده (۵۶ سوره ۳۰) «آنها که علم و ایمان گرفتند، گویند در کتاب خدا تا روز رستاخیز بسر برده ‏اید» پس امامت تنها در میان فرزندان علی است تا روز قیامت، زیرا پس از محمد (ص) پیغمبرى نیست این نادانان از کجا و به چه دلیل براى خود امام انتخاب میکنند ؛ همانا امامت مقام پیغمبران و میراث اوصیاء است، همانا امامت خلافت خدا و خلافت رسول خدا (ص) و مقام امیرالمؤمنین (ع) و میراث حسن و حسین علیهما السلام است. همانا امامت زمام دین و مایه نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤمنین است ؛ همانا امامت ریشه با نمو اسلام و شاخه بلند آن است، کامل شدن نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و بسیار شدن غنیمت و صدقات و اجراء حدود و احکام و نگهدارى مرزها و اطراف بوسیله امامست، امامست که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام کند و حدود خدا را بپا دارد و از دین خدا دفاع کند و با حکمت و اندرز و حجت رسا مردم را به طریق پروردگارش دعوت نماید، امام مانند خورشید طالع است که نورش عالم را فرا گیرد و خودش در افق است به نحوى که دستها و دیدگان به آن نرسد، امام ماه تابان، چراغ فروزان، نور درخشان و ستاره ‏ایست راهنما در شدت تاریکی ‏ها و رهگذر شهرها و کویرها و گرداب دریاها (یعنى زمان جهل و فتنه و سرگردانى مردم) امام آب گواراى زمان تشنگى و رهبر به سوى هدایت و نجات بخش از هلاکت است، امام آتش روشن روى تپه (راهنماى گمگشتگان) است، وسیله گرمى سرمازدگان و راهنماى هلاکت‏ گاه هاست هر که از او جدا شود هلاک شود. امام ابریست بارنده، بارانیست شتابنده، خورشیدیست فروزنده سقفى است سایه دهنده، زمینى است گسترده، چشمه ‏ایست جوشنده و برکه و گلستانست، امام همدم و رفیق، پدر مهربان، برادر برابر، مادر دلسوز به کودک، پناه بندگان خدا در گرفتارى سخت است، امام امین خداست در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفه او در بلادش‏ و دعوت‏ کننده بسوى او و دفاع ‏کننده از حقوق او است،  امام از گناهان پاک و از عیبها بر کنار است، بدانش مخصوص و بخویشتن دارى نشانه دار است، موجب نظام دین و عزت مسلمین و خشم منافقین و هلاک کافرین است، امام یگانه زمان خود است، کسى به همطرازى او نرسد، دانشمندى با او برابر نباشد، جایگزین ندارد ؛ مانند و نظیر ندارد، به تمام فضیلت مخصوص است بی ‏آنکه خود او در طلبش رفته و بدست آورده باشد، بلکه امتیازیست که خدا به فضل و بخشش به او عنایت فرموده.
کیست که امام تواند شناخت یا انتخاب امام براى او ممکن باشد، هیهات، در اینجا خردها گمگشته، خویشتن‏داریها بیراهه رفته و عقلها سرگردان و دیده‏ ها بی ‏نور و بزرگان کوچک شده و حکیمان متحیر و خردمندان کوتاه فکر و خطیبان درمانده و خردمندان نادان و شعرا وامانده و ادبا ناتوان و سخن دانان درمانده ‏اند که بتوانند یکى از شئون و فضائل امام را توصیف کنند همگى به عجز و ناتوانى معترفند، چگونه ممکن است تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد یا مطلبى از امر امام را فهمید و جایگزینى که کار او را انجام دهد برایش پیدا کرد؟!! ممکن نیست، چگونه و از کجا؟!! در صورتى که او از دست‏یازان و وصف‏ کنندگان اوج گرفته و مقام ستاره در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر؟!! او کجا و خرد بشر؟!! او کجا و مانندى براى او؟!! گمان برند که امام در غیر خاندان رسول خدا محمد (ص) یافت شود؟!! به خدا که ضمیرشان به خود آنها دروغ گفته [تکذیبشان کند] و بیهوده آرزو بردند، به گردنه بلند و لغزنده‏ اى که به پائین میلغزند بالا رفتند و خواستند که با خرد گمگشته و ناقص خود و با آراء گمراه ‏کننده خویش نصب امام کنند  و جز دورى از حق بهره نبردند  [خدا آنها را بکشد، به کجا منحرف میشوند؟!!] آهنگ مشکلى کردند و دروغى پرداختند و به گمراهى دورى افتادند و در سرگردانى فرو رفتند که با چشم بینا امام را ترک گفتند (۲۸ سوره ۲۹) «شیطان کردارشان را در نظرشان بیاراست و از راه منحرفشان کرد با آنکه اهل بصیرت بودند».
از انتخاب خدا و انتخاب رسول خدا (ص) و اهل بیتش روى گردان شده و به انتخاب خود گرائیدند در صورتى که قرآن صدا برآورد که  (66 سوره ۲۸) «پروردگارت هر چه خواهد بیافریند و انتخاب کند اختیار بدست آنها نیست خدا از آنچه با او شریک میکنند منزه و والاست» و باز خداى عزوجل فرماید (۳۶- احزاب) «هیچ مرد و زن مؤمنى حق ندارد که چون خدا و پیغمبرش چیزى را فرمان دادند، اختیار کار خویش داشته باشد» و فرموده است (۳۶ سوره ۶۸) «شما را چه شده، چگونه قضاوت میکنید؟!! مگر کتابى دارید که آن را میخوانید، تا هر چه خواهید انتخاب کنید، در آن کتاب بیابید، یا براى شما تا روز قیامت بر عهده ما پیمانهاى رسا هست که هر چه قضاوت کنید حق شماست، از آنها بپرس کدامشان متعهد این مطلب است و یا مگر شریکانى دارید، اگر راست گویند، شریکان خویش بیاورند» و باز خداى عزوجل فرموده است (۲۴- محمد) «چرا در قرآن اندیشه نمیکنند یا مگر بر دلها قفل دارند و فرموده «مگر خدا بر دلهاشان مهر نهاده که نمیفهمند» و یا (۲۰ سوره  «گفتند شنیدیم ولى نمیشنیدند و همانا بدترین جانوران به نظر خدا مردم کر و لالند که تعقل نمیکنند، و اگر خدا در آنها خیرى سراغ داشت به آنها شنوائى میداد و اگر شنوائى هم میداشتند پشت میکردند و روى گردان بودند» و یا «گفتند شنیدیم و نافرمانى کردیم»  (منصب امامت اکتسابى نیست)  بلکه فضلى است از خدا که به هر کس خواهد میدهد پس چگونه ایشان را رسد که امام انتخاب کنند در صورتى که امام عالمى است که نادانى ندارد، سرپرستى است که عقب ‏نشینى ندارد کانون قدس و پاکى و طاعت و زهد و علم و عبادتست، دعوت پیغمبر به او اختصاص دارد، از نژاد پاک فاطمه بتولست، در دودمانش جاى طعن و سرزنشى نیست و هیچ شریف نژادى به او نرسد، از خاندان قریش و کنگره هاشم و عترت پیغمبر و پسند خداى عزوجل است، براى اشراف شرفست و زاده عبد منافست، علمش در ترقى و حلمش کاملست، در امامت قوى و در سیاست عالمست، اطاعتش واجبست، به امر خداى عزوجل قائمست، خیر خواه بندگان خدا و نگهبان دین خداست: خدا پیغمبران و امامان را توفیق بخشیده و از خزانه علم و حکم خود آنچه به دیگران نداده به آنها داده، از این جهت علم آنها برتر از علم مردم زمانشان باشد که خداى تعالى فرموده (۳۵- یونس) «آیا کسى که سوى حق هدایت میکند شایسته ‏تر است که پیرویش کنند یا کسى که هدایت نمیکند جز اینکه هدایت شود، شما را چه شده؟ چگونه قضاوت میکنید؟!! و گفته دیگر خداى تعالى (۳۵۹ بقره) «هر که را حکمت دادند خیر بسیارى دادند» و باز گفته خداى تعالى درباره جناب طالوت (۲۴۷ بقره) «خدا او را بر شما برگزید و به علم و تن بزرگیش افزود خدا ملک خویش به هر که خواهد دهد و خدا وسعت بخش و داناست» و به پیغمبر خویش (ص) فرمود: (۱۱۳- نساء) «خدا بر تو کتاب و حکمت نازل کرد و آنچه را نمیدانستى به تو تعلیم داد، کرم خدا نسبت به تو بزرگ بود» و نسبت به امامان از اهل بیت و عترت و ذریه پیغمبر علیهم السلام فرمود: (۵۴- نساء) و یا به مردم نسبت به آنچه خدا از کرم خویش به ایشان داده حسد میبرند  حقا که ما خاندان ابراهیم را کتاب و حکمت دادیم و به آنها مُلک عظیمى دادیم کسانى به آن گرویدند و کسانى از آن روى گردانیدند و جهنم آنها را بس افروخته آتشى است» همانا چون خداى عزوجل بنده ‏اى را براى اصلاح امور بندگانش انتخاب فرماید سینه ‏اش را براى آن کار باز کند و چشمه‏ هاى حکمت در دلش گذارد و علمى به او الهام کند که از آن پس از پاسخى در نماند و از درستى منحرف نشود، پس او معصومست و تقویت شده و با توفیق و استوار گشته، از هر گونه خطا و لغزش و افتادنى در امانست، خدا او را به این صفات امتیاز بخشیده تا حجت رساى او باشد بر بندگانش و گواه بر مخلوقش و این بخشش و کرم خداست به هر که خواهد عطا کند و خدا داراى کرم بزرگیست» آیا مردم چنان قدرتى دارند که بتوانند چنین کسى انتخاب کنند و یا ممکن است انتخاب شده آنها این گونه باشد تا او را پیشوا سازند به خانه خدا سوگند که این مردم از حق تجاوز کردند و کتاب خدا را پشت سر انداختند مثل اینکه نادانند، در صورتى که هدایت و شفا در کتاب خداست، اینها کتاب خدا را پرتاب کردند و از هوس خود پیروى نمودند، خداى جل و تعالى هم ایشان را نکوهش نمود و دشمن داشت و تباهى داد و فرمود: (۵۰ سوره ۲۸) «ستمگرتر از آنکه هوس خویش را بدون هدایت خداى پیروى کند کیست؟ خدا گروه ستمکاران را هدایت نمیکند» و فرمود: (۷ سوره ۴۷) «تباهى باد بر آنها و اعمالشان نابود شود» و فرمود (۳۵ سوره ۴۰) «بزرگست در دشمنى نزد خدا و نزد مؤمنان. خدا این گونه بر هر دل گردنکش جبارى مهر مینهد» درود و سلام فراوان خدا بر محمد پیغمبر و خاندان او. اصول کافی جلد ۱ صفحه ۲۸۲


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






موضوعات مرتبط: احادیث ائمه(علیهم السلام) ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : برچسب:, | 12:55 | نویسنده : گمنام |

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • اسپید شاپ